کد مطلب:28970
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:12
آيا خوارج و عده اي از مردم كه در شناخت حجت خدا دچار اشتباه مي شوند گناهي دارند؟
در رابطه با اينكه خوارج به انحراف كشيده شدند و اين انحراف و اشتباه در اجتهاد آنها بود پس گناهي بر آنها نيست؛ بايد گفت: 1. حجت را خدا و پيامبرش به گونه اي براي مردم نصب كرده بودند كه جائي براي شك نبود. و اجتهاد در چنين مواردي نيز معنا ندارد. چرا كه نص صريح موجود بود و آنهم در زماني كه فاصله چنداني از زمان پيامبر اسلام نداشتند. و در اين ميان بزرگان صحابي نيز بودند حتي در ميان خود خوارج، و از طرف خوارج نيز ادعا نشده كه علي(ع) حجت خدا وصي پيامبر نيست، مشكل آنها اين بود همانطور كه درباره خود مي گفتند در ماجراي حكميت اشتباه كرده اند و كافر شده اند بايد توبه كنند در مورد علي(ع) نز همين حرف را مي زدند و مي گفتند علي تو مشرك و كافر شده اي بايد توبه كني و...» پس خوارج در مورد امامت با علي(ع) مشكل نداشتند و قبل از انحراف از طرفداران امام(ع) و در لشگر آن حضرت بودند؛ بلكه از نظر تفكّر موجودات خطرناكي بودند. 2. خوارج در جهل خود قاصر نبودند تا بگوئيم چون قاصر بودند پس معذور و بي گناه مي باشند بلكه جاهلين مقصّر بودند چرا كه مي توانستند حقيقت را پيدا كنند و امام علي(ع) هم خودش و هم نماينده اش ابن عباس، با آنها در مورد راه اشتباهي كه دنبال مي كردند حجت كرده بودند و در اين باره حجت بر خوارج تمام بود. احتجاج امام علي(ع) در لشكرگاه خوارج در نهروان نشان مي دهد كه امام علي(ع) در متقاعد كردن آنها و آگاه ساختن خوارج از گذشته و آينده نهايت تلاش را انجام داده است، {V(براي آگاهي بيشتر ر.ك: خطبه 122 شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد/7/219)V}. 3. خوارج خودشان را مسلمان تر از همه قبول داشتند و براي خود اصول مذهب جديد درست كرده بودند كه طبق آن مردم را جايز القتل مي دانستند و با اين تفكر به حكومت اميرالمؤمنين(ع) ياغي شده و در مقابل آنحضرت اردو زدند. باز امام(ع) با آنها مدارا كرد و از آغازگري جنگ پرهيز نمود و با اتمام حجت و سخنان بيدارگر خود موجبات بيداري آنها را فراهم مي كرد. چنانكه 8 هزار نفر از آنها به خود آمدند و به اردوي امام(ع) پيوستند. و منطق امام در برابر اهانت هاي خوارج جز صبر چيز ديگر نبود و با كمال متانت اهانت ها را تحمل مي كردند. خود حضرت به خوارج وقتي كه به ايشان در مسجد توهين مي كنند مي فرمايد: تا وقتي كه دست به شمشير نبرده ايد و با ما هستيد از سه اصل اساسي برخورداريد. 1. از حق بيت المال شما را محروم نمي كنيم 2. از ورود شما به مسجد براي نماز جلوگيري نمي كنيم. 3. با شما نمي جنگيم تا شما جنگ را آغاز كنيد، {V(تاريخ طبري، ج 6، ص 2594 و 2595، ترجمه ابوالقاسم پاينده)V}. لذا نمي شود گفت كه خوارج به جهت بد فهمي معذورند، و اگر فرض بر اين باشد كه خوارج عند الله به خاطر كج فهمي معذورند اين دليل نمي شود كه آنها كشته نشوند، معذوريت عند الله تأثيري در نحوه برخورد حكومت و حكم اجتماعي ندارد و معذوريت عند الله با مجازات دنيوي آن جمع مي شود. و خوارج در مقابل اعمالي كه مرتكب مي شدند و بدون جرم مسلمانان را مي كشتند بايد مجازات مي شدند. بلي خوارج طالب حق بودند ولي اشتباه كردند و روي زمين فساد به راه انداخته و مردان و زنان بي گناه را كشتند. اگر به چنين خيانت ها دست نمي زدند شايد مستحق چنين هلاكتي نمي شدند. و اضافه بر آن بايد بين كج فهمي و اشتباه در اجتهاد و بين اشتباه همراه با موضعگيري و دست به شمشير بردن و خون مسلمانان را ريختن فرق گذاشت، خوارج به هر دو آلوده بودند. 4. اضافه بر دلائل عقلي و نقلي كه بايد خوارج كشته مي شدند در روايت نيز پيش بيني از طرف پيامبر اسلام شده بود، كه بايد با آنها جنگيد و اميرالمؤمنين مي فرمايد: «من به جنگ با سه گروه فرمان دارم: قاسطين و ناكثين و مارقين را نام برد قاسطين شاميانند و ناكثين را نام برد و مارقين نهروانيانند يعني حروريه (خوارج). باز در جاي ديگر امام(ع) مي فرمايد: «پيامبر به من سفارش كرد كه با ناكثين و قاسطين و مارقين بجنگم»، {V(ميزان الحكمه/3/1382)V}. بنابراين خوارج حجت الهي را خوب مي شناختند و در كشف حجت مشكل نداشتند، مشكل خوارج در اين بود كه خود را بالاتر از ديگران حتي امام مي دانستند و به راحتي و طبق بينش و اصول مذهبي كه براي خود تراشيده بودند مسلمانان را مي كشتند و بر حكومت اسلامي خروج كرده بودند و در اين ميان تسليم نصايح و روشنگري اميرالمؤمنين قرار نگرفتند و جنگ را آغاز كردند و امام(ع) نيز براي از بين بردن اين تفكر شوم و فتنه بزرگ كساني را كه تسليم نشدند از دم تيغ گذراندند. براي آگاهي بيشتر در مورد ر.ك: 1. سيري در سيره ائمه اطهار(ع)، استاد شهيد مطهري، ص 21 الي 49. 2. خوارج از ديدگاه نهج البلاغه، آيت الله نوري همداني. 3. خطبه 93 و 122 و 36 و 127، نهج البلاغه مطالعه شود.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.